نتایج جستجوی عبارت «سید عمادالدین پوررضا ریزآب دبستان شهید اکتسابی حوزه علمیه امام صادق(ع) مهاباد امام‌زاده سید محمدِ رودخور ۱۳۶۴/۷/۴» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه جانباز محمد رضا صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد رضا صادقی در سال 1340 در روستای دهچاه واقع در بخش پشتکوه از توابع نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی و عاشق اهل بیت‌(ع) دیده به جهان گشود. پس از ‌ دوران خردسالی در سن 6 سالگی وارد دبستان عسجدی (شهید مسروری ) دهچاه شد. پس از آن وارد مدرسه راهنمایی فارابی واقع در روستای دهچاه گردید‌. ایشان می‌گوید: با راهنمایی معلم دینی و قرآن بیشتر به راه راست هدایت شده و با ‌ظلمهای ستم شاهی آشنا شدم. پس...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مجید ساحلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
کاروان سرخ شهادت با عشقی وصف‌ناپذیر در حرکت است و هر روز عاشقان این کاروان بدان می‌پیوندند تا زمانی که در گوشه‌ای از جهان اسلام ظلم و بی‌عدالتی است، این کاوران لحظه‌ای از حرکت باز نمی‌ایستد. خون شهید درخت اسلام را آبیاری می‌کند و به کالبد مرده جامعه حیات می‌بخشد. آری آن‌ها چون شمع می‌سوزند و به زندگی ما روشنی می‌بخشند. شهید مجید ساحلی در بهمن ماه ۱۳۴۷ در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان نی‌ریز چشم به جهان گشود. پدر...
زندگینامه آزاده و جانباز رمضان عجم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
رمضان عجم‌زاده فرزند بهروز، در فروردین ماه سال 1347در خانواده‌ای مذهبی، متدین و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت‌شروع نموده و با موفقیت گذراند. پس از پایان دوران ابتدائی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و همراه پدر به کشاورزی پرداخت. خانواده ایشان بسیار پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه می‌باشند. بطوریکه دو نفر از برادرانش مدتی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشته و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید غلامرضا عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
دل در کمند یار نهاده و بی‌تاب لحظه وصال بود، آنکه دهم خرداد ماه 1337 در روستای مشکان از توابع شهرستان نی‌ریز با اولین صدای گریه، شادی را به خانواده ارزانی داشت و در سپاس از لطف بی‌کران حق، اورا غلامرضا نام نهادند. کودکی را به سرعت پشت سرگذاشت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز و به پایان برد. عرصه تحصیل را رها و در کنار پدر، همچون بازویی پرتوان در تأمین معاش...
زندگینامه آزاده محمد رضا محسن زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد‌رضا محسن‌زاده فرزند بهزاد، در سال 1348 در شهرستان نی‌ریز، روستای دهچاه در خانواده‌ای مذهبی و پایبند به اصول دین متولد شد. دوران کودکی را در زادگاهش گذراند. در 7 سالگی وارد دبستان شهید مسروری (عسجدی سابق ) روستای دهچاه گردید. تحصیلات ابتدائی را با موفقیت در این دبستان گذراند. اما چون درآمد خانواده کفاف هزینه‌های زندگی خانواده را نمی داد ناچار درس را رها کرد و به عنوان کارگر ساختمانی مشغول بکار شد تا در تأمین مایحتاج...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسن لاریزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حتماً تجربه کرده‌ای که دل‌تنگی و انتظار تکراری نمی‌شود. هر بار که دل می‌گیرد و هوایی می‌شود، مثل این است که برای اولین بار محبت و عشق را به تجربه گذاشته‌ای و یادی از او می‌کنی! آری! یادی از حسن لاری زاده می‌کنیم که ۱۷ /۱۰ /۱۳۴۴ در شهرستان شهیدپرور نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و عاشق ائمه اطهار (ع) قدم به عرصه هستی نهاد. در دامن‌پاک مادر و هدایت و حمایت بی‌دریغ پدر، گام‌های زندگی را یکی پس از...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی عباس زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی، نیلوفر عاشقی بود که اول مهرماه ۱۳۴۱ در گلستان عشق روئید و کوچه‌های روستای مشکان نی‌ریز را از عطر وجودش بهره‌مند ساخت. دست مهربان باغبانان در رشد و نمو وی کوشید تا او را برای تحصیل آماده کرد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و به پایان رساند. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و دامداری مشغول شد. علی در امر تأمین...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینه‌شان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز، ‌میان خانواده‌ای متدین شکفت و رایحه دل‌انگیز‌اش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین آفتابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين آفتابي »
 غلامحسین، یکی از هزاران شقایقی بود که در گلستان سرسبز ایران اسلامی در سال ۱۳۴۰ در روستای غوری از توابع خطه شهیدپرور نی‌ریز شکفته شد. پدر و مادر، چون باغبانی مهربان و دلسوز در پرورش و آموزش اصول اولیه زندگی همراه و همدل با وی شدند تا دوران کودکی را با شادابی سپری ساخت. برای آشنایی با علوم اجتماعی و فنون زندگی راهی دبستان ادب در روستای غوری شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد....